در آینهٔ عالم تمثال جمال اوست


جمله به کمالش بین کاینها ز کمال اوست

در صورت و در معنی چندان که نظر کردیم


حسنی که به ما بنمود نقشی ز خیال اوست

بزمیست ملوکانه در خلوت میخانه


مخمور کجا گنجد اینجا چه مجال اوست

حکمی به نشان آل ، از حضرت او داریم


هر حرف که می خوانیم توقیع مثال اوست

زاهد هوس ار دارد با جنت و با حوران


ما را ز همه عالم مقصود وصال اوست

در مجلس ما بنشین تا ذوق خوشی یابی


زیرا می جام ما از آب زلال اوست

این گفتهٔ مستانه از سید ما بشنو


قولی و چه خوش قولی این سحر حلال اوست